چهطور زندگی مینیمال را آغاز کنیم؟ (راهنمای مینیمالیست شدن)
۱- دلایلتان را بنویسید
چرا میخواهید زندگی مینیمال را امتحان کنید؟
از اینکه برای بودن با خانواده و دوستان وقتی ندارید، ناراحتاید؟
شبها از شدت اضطراب خوابتان نمیبرد؟
همیشه فکر میکنید خانهتان کوچک است و جایی برای وسایل ندارید؟
همهی اینها را بنویسید. وقتی که کار سخت شود و حس کنید که نمیخواهید ادامه دهید، داشتن این دلایل برای ادامه کمکتان خواهد کرد.
۲- از شر لوازم تکراری خلاص شوید
در خانه چرخ بزنید و وسایلتان را ببینید.
از چه چیزهایی چند تا دارید؟
مثلا ممکن است دو ظرف برای چای خشک داشته باشید یا دو نسخه از یک کتاب.
از خودتان بپرسید که واقعا هر دو تا را نیاز دارید؟
اگر نه، یکی را بردارید و داخل یک جعبه بگذارید. در نهایت، این جعبه که پر از لوازم تکراریست را از خانه خارج کنید، به فرد دیگری بدهید یا دور بریزید.
۳- یک منطقهی بدون درهمریختگی مشخص کنید
بخشی از خانه را به عنوان منطقهی بدون درهمریختگی در نظر بگیرید. فقط وسایلی را در این بخش نگه دارید که واقعا لازمشان دارید. سعی کنید وسعت این منطقه را به مرور زمان افزایش دهید. مثلا اگر منطقهی اولیه اوپن آشپزخانه بوده، آن را به کل آشپزخانه گسترش دهید. بعد از مدتی خواهید دید که چهقدر به داشتن یک خانهی مینیمال نزدیک شدهاید.
۴- مینیمال سفر کنید
همانطور که گفتم، اتفاقی که من را طرفدار مینیمالیسم کرد، سفر دوماههای بود که به استان گلستان داشتم. لازم نیست دو ماه سفر کنید. فقط باید کمتر از همیشه وسیله با خود بردارید.
مثلا برای یک سفر چهارروزه برنامهریزی کنید اما فقط به اندازهی یک سفر دوروزه با خود وسایل بردارید. لذت سبک سفر کردن را به خودتان هدیه دهید تا رسیدن به رهایی زندگی مینیمال برایتان تبدیل به یک هدف شود.
کاملا از این مطلعام که همه امکان سفر کردن را ندارند. اما این سفر قرار نیست با مقصدی دور و راهی دراز عجین باشد. با توجه به بودجهی شخصیتان سفر کنید. سفر من هم بدون همکاری با دهگردی قطعا نمیتوانست دو ماه متوالی طول بکشد. چون از لحاظ مالی نمیتوانستم دو ماه کار نکنم و زنده بمانم!
۵- لباسهای اضافی را حذف کنید
یکی از سختترین بخشهای کار شاید همین باشد. خود من هم در حال حاضر در این مرحله گیر کردهام و هنوز بیش از حد لزوم لباس دارم. سعی کنید یک قانون برای خودتان مشخص کنید. مثلا هر لباسی که بیش از یک سال از آخرین دفعهی پوشیده شدنش میگذرد را کنار بگذارید. لباسهای جمعشده را به دیگران بدهید یا دور بریزید.
برای شخص من، کوچک کردن کلکسیون دیویدیها و کتابهایم هم مثل لباسها سخت خواهد بود. ولی امیدوارم بتوانم کمکم این کار را هم انجام دهم و حداقل آنها را به نسخههای الکترونیکی تبدیل کنم و داخل یک هارد بریزم.
۶- سادهتر غذا بخورید
هر روز به دنبال یک غذای جدید نباشید. کار آشپزی و درست کردن وعدههای روزانه را برای خودتان سادهتر کنید. مثلا سه نوع شام برای کل هفته در نظر بگیرید و فقط همان سه غذا را درست کنید. بعد از اتمام هفته، این تعداد را بسته به تجربهی اولیهتان کم یا زیاد کنید.
۷- پسانداز کنید
یک عدد برای خودتان مشخص کنید و با کمتر کردن میزان خریدتان، سعی کنید به همان میزان پسانداز کنید. قرار نیست این رقم برای همه به یک میزان باشد. آن را بسته به میزان درآمدتان مشخص کنید. علاوه بر راحتتر شدن خیالتان نسبت به روز مبادا، داشتن این رقم -در یک حساب جداگانه- یک نتیجهی ملموس از زندگی مینیمال شما خواهد بود و برای ادامه ترغیبتان خواهد کرد.
۸- با قدمهای کوچک ادامه دهید
قبل از اینکه فکرش را بکنید، خواهید دید که به یک مینیمالیست تمامعیار تبدیل شدهاید!
راهنمای خرید برای مینیمالیستها:
بین توضیحاتی که درمورد زندگی مینیمال دادم، اشارهی کوتاهی به خرید داشتم. بازخوردی که در این چند ماه گرفتم، باعث شد تصمیم بگیرم درموردش بیشتر بنویسم.
مینیمالیسم به ما میگوید که چیزهای اضافه را حذف کنیم. طبیعتا اگر قرار باشد چیزهای اضافهای که در حال حاضر داریم را حذف کنیم، باید از اضافه شدن آنها در آینده هم جلوگیری کنیم.
اما همین مینیمالیسم ادامه میدهد که اگر از چیزی لذت میبرید، برای زندگیتان لازم است و قرار نیست همه چیز را حذف کنیم و مثل راهبان بودایی ادامهی حیات دهیم.
حالا سوال اینجاست که موقع تصمیمگیری برای خرید، چهطور از روش مینیمالیستی استفاده کنیم و انتخاب بهتری داشته باشیم؟ پاسخ من این است:
قبل از هر خریدی، سه سوال از خودتان بپرسید.
اول: پولش را دارید؟
فرض کنید دوست دارید یک ماشین بخرید. قبل از هر چیز باید از خودتان بپرسید که پول خرید یک ماشین خوب را دارید یا نه؟ اگر بخواهید با پولی که دارید ماشین بخرید، مجبور خواهید شد یک ماشین قدیمی بخرید که در آینده بیشتر مایهی آزار خواهد شد تا آسانکنندهی کار؟
یا مثلا مجبور خواهید شد قرض یا وام بگیرید و بعد دوبرابر کار کنید تا قرضتان را پس دهید؟
اگر به اندازهی کافی پول ندارید، صبر بهترین راه است. زندگی را برای خودتان سختتر نکنید.
دوم: خریدتان واقعا جدید است یا نسخهی جدیدتر چیزی که دارید؟
حالا فرض کنید میخواهید یک هدفون بخرید. طبیعتا این روزها هر کسی به یک هدفون نیاز دارد. اما سوال اینجاست که در حال حاضر هدفون دارید یا نه؟
اگر هدفونی دارید که کار میکند، چرا میخواهید یک هدفون جدید بخرید؟ اگر جوابتان این است که مدلهای جدید بهترند، سوال بعدی را بپرسید.
سوم: آپدیت جدید ارزشش را دارد؟
حالا که دست به مثالمان خوب شده، بیایید برویم سراغ یک مثال جدید. فرض کنید میخواهید گوشی موبایلتان را عوض کنید. دلیلتان هم این است که گوشیتان مثل روز اولش نیست و قدیمی شده یا نسبت به مدلهای جدیدتر خیلی عقب است.
پیشرفت سریع تکنولوژی در سالهای اخیر باعث شده که خریدهای ما بعد از چند ماه، دیگر آخرین مدل نباشند. اما چقدر از این پیشرفت واقعا پیشرفت است و چقدرش تلاش تولیدکنندگان برای فروش بیشتر به من و شما؟
از خودتان بپرسید که اشکال گوشیتان چیست و چهقدر با مدلهای جدیدتر تفاوت دارد؟
مثلا اگر فقط از عمر باتری رضایت ندارید، میتوانید به جای خرید یک گوشی جدید، فقط باتری گوشی فعلیتان را عوض کنید. اما اگر چند سال از خرید قبلیتان گذشته و -با توجه به استفادهای که از گوشی دارید- نیاز به تغییر را احساس میکنید، خرید آخرین مدل میتواند یک کار درست و منطقی باشد.
مثال در مثال: ممکن است استفادهی اصلیتان از گوشی، عکس گرفتن باشد یا حتی بازی کردن. در این صورت، کیفیت پایینتر دوربین گوشی فعلیتان نسبت به استانداردهای جدید یا پایین بودن رم گوشی و ناتوانیش در اجرای بازیهای جدید، میتوانند دلایلی کاملا منطقی برای خرید یک گوشی جدید باشند.
مینیمالیسم با خرید مخالف نیست. فقط با خریدهای اضافه مشکل دارد.
منبع: حامد درخشانی
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها،وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات "منبع:سایت ارسین" ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.